در حوزه های علمیه شیعه دروس حوزه در سه مقطع شامل "مقدمات"، "سطح" و "خارج فقه و اصول" ارائه میشود.
مقطع مقدمات
سالهای اولیه طلبگی (اول تا سوم) را سالهای مقدمات و دروس مربوط به این دوره را دروس مقدمات می نامند. طلاب در این سالها بیشتر به علوم صرف و نحو و معانی و بیان و منطق می پردازند و از این طریق برای فهم فقه و اصول، قرآن و حدیث و ورود به مراحل سطح و خارج آماده می شوند.
هدف اصلى از دروس این مقطع، تسلط طلاب به «زبان قرآن» مى باشد و این مرحله در حکم کلید فهم معارف اسلام است؛ چرا که احادیث و سنت پیامبر اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم به همین زبان است.
به طور معمول در این مقطع از کتابهای جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و تلخیصهای آن، المنطق و یا تلخیص المنطق و... استفاده می شود.
مقطع سطح
دوره سطح معمولاً به پایه های چهارم تا دهم گفته می شود که خود نیز به دو قسمت سطح یک و دو تقسیم می شود. در این مرحله طلاب به تفصیل با همه مباحث فقهی و اصولی آشنا شده و یک دوره کامل فقه و نیمه استدلالی را می گذارنند. در این دوره اهداف زیر تعقیب می شود:
- بالا بردن قدرت فهم متون فقهی و اصولی
- آشنا شدن با روشهای استنباط از آیات و احادیث
- خواندن یک دوره کامل فقه و اصول
- تعمیق عقاید و گسترش اطلاعات عمومی طلاب به وسیله دروس عمومی.
در علم فقه، کتابهایی نظیر شرح لمعه و مکاسب تدریس می شود. این مرحله بین چهار تا هفت سال طول می کشد که زمان آن بستگی به استعداد و تلاش طلاب دارد. علوم قرآن، تفسیر و حدیث و کلام از جمله مباحث دیگری است که در این مرحله تدریس می شوند.
مقطع خارج فقه و اصول
این مرحله معمولاً بعد از گذاراندن حداقل ده سال تحصیلی در حوزه است. طلاب در این مرحله به شکل عمیق و گسترده و به صورت کاملاً استدلالی مباحث فقه و اصول را مورد بحث قرار داده و پایه های علمی خود را در جهت نیل به قله رفیع اجتهاد پرورش می دهند.
در این مرحله، استاد و شاگرد مقید به متن خاصى نیستند، اما براى منظم شدن سیر بحث، یک متن فقهى مثل شرایع، تحریرالوسیله، عروة الوثقى یا یک متن اصولى مثل کفایة الاصول را انتخاب مى کنند و بر اساس آن بحث را ادامه مى دهند. در این درسها استاد با بررسى دلایل و شواهد هر مطلب، نظر نهایى خود را ارائه مى کند و شاگردان در پذیرش یا رد نظر استاد، مختار هستند.
هدف اصلى در این مرحله، تمرین و پرورش قوه استنباط و اجتهاد طلاب است تا آنان در علم فقه، صاحب نظر شوند و بتوانند هر مسئله جدید فقهى را با توجه به منابع چهارگانه احکام: کتاب، سنت، عقل و اجماع حل کنند و به اصطلاح، رد فروع بر اصول کنند. در این دوره دروس فقه و اصول در حد عالى تدریس مى گردد و استاد هنگام تدریس بدون استفاده از کتاب و با بهره گیرى از حافظه به تدریس مشغول مى گردد که به درس خارج شهرت یافته است.
دروس تخصصى
هدف از این دروس - که تحت عنوان رشته هاى تفسیر، کلام، تبلیغ و... شروع شده است - پرورش متخصص، در رشته هاى خاص مورد نیاز حوزه و جامعه است.
دروس جنبى یا عمومى
در حوزه علمیه قم و در بعضى شهرستان ها، همزمان با دوره مقدمات و سطح، درس هایى تحت عنوان عقاید، تفسیر، اقتصاد، ملل و نحل، علوم قرآن، اخلاق و... تعلیم داده مى شود که در رشد فکرى طلاب و گسترش اطلاعات علمى آنها موثر است. این درسها هر چند لازم است ولى مرحله مستقلى در درسهاى حوزه محسوب نمى شود.
سطوح تحصیلی
مقدمات
مقدمات پایههای یک و دو و سه حوزه علمیه را شامل میشود که معادل دیپلم معارف اسلامی هست.
سطح یک
سطح یک حوزه علمیه دارای شش پایه است که در هر پایه نسبت به شهر و مرکزهای حوزه دروس متفاوتی خوانده میشود. البته از ابتدای سال تحصیلی ۹۶ در برنامههای جدید حوزههای علمیه، بعضی از مدارس تحت پوشش حوزه علمیه قم و تمام مدارس حوزه خراسان، سطح ۱ به صورت یک دوره ۶ ساله خوانده میشود.
در سه سال نخست معمولاً به خواندن ادبیات عرب مشغول میشوند و در سه سال بعد با مبانی و کلیات فقه و اصول فقه آشنا میشوند.
طلاب حوزهٔ علمیه که بر اساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۱ را طبق برنامه گذراندهاند از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغالتحصیلان دوره کاردانی دانشگاهها برخوردار خواهند بود.
اتمام سطح ۱ بهطور متوسط شش سال طول میکشد که علاوه بر اتمام تخصصی ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی و بیان و بدیع، لغت، تجوید) و ادبیات فارسی دروس مربوط به منطق و فلسفه و کلام (عقاید) و فقه و اصول فقه و تاریخ و علوم قرآنی و علوم حدیث و تفسیر قرآن را هم سپری میکنند. کتاب الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (شرح لمعه) در فقه و اصول فقه مرحوم مظفر در اصول فقه از مهمترین کتبی است که گذرانده میشود.
- به سطح یک، مقدمات هم گفته میشود.
- طلاب سطح مقدماتی در یک مدرسه علمیه در قم
- طلاب سطح مقدماتی مدرسه ی علمیه عترت_ قم
- سطوح عالی
سطح دو
طلاب حوزهٔ علمیه که بر اساس مدرک صادره مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۲ را طبق برنامه گذراندهاند از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغالتحصیلان دوره کارشناسی دانشگاهها برخوردار خواهند بود. فارغالتحصیلان این دوره میتوانند در آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاهها در تمامی رشتههای علوم انسانی شرکت کنند و در صورت پذیرفتهشدن، ادامه تحصیل دهند.
در سطح دو نیز دروس اصول فقه و فقه و فلسفه به صورت تخصصی علاوه بر سایر دروس مانند رجال و تفسیر خوانده میشود.
اتمام سطح ۲ بهطور متوسط حدود دو سال(پایه ۷ و ۸) طول میکشد.
سطح سه
طلاب حوزهٔ علمیه که بر اساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۳ را طبق برنامه گذراندهاند از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغالتحصیلان دوره کارشناسی ارشد دانشگاهها برخوردار خواهند بود. طلاب حوزههای علمیه فارغالتحصیل این دوره میتوانند در امتحان ورودی مقطع دکترای درتمامی رشتههای علوم انسانی شرکت کنند و در صورت پذیرفتهشدن برحسب تشخیص گروه آموزشی، دروس پیشنیاز را تا سقف تعداد واحدهای مجاز در دو نیم سال تحصیلی بگذرانند.
اتمام سطح ۳ بدون احتساب مدت نگارش پایاننامه دو سال طول میکشد(پایه ۹ و ۱۰). با نگارش پایاننامه سطح ۳ به اتمام میرسد.
طلاب در سطح ۲ و ۳ بیشتر وقت خود را صرف فقه (مکاسب مرتضی انصاری) و اصول فقه (فرائد الاصول مرتضی انصاری و کفایة الاصول آخوند خراسانی) میکنند. به این صورت که از شنبه تا چهارشنبه، از هر چهار ساعت درس رسمی روزانه ۳ و بعضاً هر ۴ ساعت صرف این دروس میشود. زمان باقیمانده باید صرف تحصیل در فلسفه و علم کلام و علم رجال و درایه (مصطلحالحدیث) و تفسیر قرآن و تاریخ اسلام و اخلاق شود. بعضی تصور میکنند طلاب زمانی را نیز صرف فراگیری ریاضیات (عمدتاً نجوم کروی که همان هندسه سطح کره است به خاطر کاربرد فقهی آن از چهار شاخه ریاضی که عبارتند از هیئت و حساب و هندسه و موسیقی) و پزشکی (طب اخلاطی که از لحاظ پایه و اساس با طب اسلامی یکی است) و عرفان میکنند که با مرور در برنامه درسی حوزههای علمیه معلوم میشود این درسها هیچ جایگاه رسمی در این برنامه ندارند. اما این دروس در مراکز تخصصی حوزه علمیه به صورت ویژه مورد بررسی و آموزش قرار گرفته و مدارک سطح دو سه و چهار تخصصی این مراکز از اعتبار بیشتری نسبت به مدارک دیگر حوزه نزد طلاب و جامعه برخوردار است.
به مجموع سطح دو و سطح سه سطح عالی گفته میشود که با اتمام آن طلاب دیگر امتحانات کتبی را به اتمام رساندهاند و پس از آن کتاب بخصوصی را خوانده و امتحان نمیدهند. بلکه با شرکت در درس خارج به تناسب استعداد و تحقیقی که انجام میدهند تا حد اجتهاد به پژوهش ادامه میدهند.
سطح چهار
پس از اتمام سطح عالی که طلاب کلیه امتحانات مبتنی بر کتبی که خواندهاند را دادند برای تحقیقات و پژوهش بیشتر و آموختن روش اجتهاد و استنباط و نظریهپردازی در علوم دینی در علاوه بر تحقیقات و پژوهشهای فردی در درس خارج هم شرکت میکنند.
طلاب حوزهٔ علمیه که براساس مدرک صادرشده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، دوره سطح ۴ را طبق برنامه از کلیه مزایای علمی و استخدامی فارغالتحصیلان دوره دکتری دانشگاهها برخوردار خواهند بود.[۱]
در این دوره طلاب درس خاصی را نمیخوانند و امتحان کتبی ندارند. بلکه بهطور دورهای در مصاحبه علمی درس خارج شرکت میکنند (چهار دوره) و در اتمام چهار دوره مصاحبه علمی مدرک سطح چهار را اخذ میکنند.
طلاب چه در مدتی که مدرک سطح چهار را اخذ میکنند و چه پس از آن صرفاً به تحقیق و پژوهش میپردازند و شرکت در کلاسهای درس خارج به هدف آموختن روش اجتهاد و به نوعی تمرین عملی اجتهاد میباشد. دورهای که طلاب در کنار تحقیق و پژوهش روش استنباط و نظریهپردازی در علوم دینی را فرامیگیرند.
دوره خارج
درس خارج بالاترین سطح حوزه است و به آن «خارج سطح» هم میگویند. دارا بودن سطح چهار حوزه به معنای اجتهاد مطلق نیست.
طلبههای درس خارج در زیرزمین فیضیه قم
طلبههای درس خارج در زیرزمین مدرسه فیضیه قم
درجههای غیررسمی
در تاریخ حوزهٔ علمیه گاه به برخی عالمان دینی که به مرتبهٔ بالاتری از علم و فضل در زمان خویش دست پیدا میکردند به منظور بزرگداشت و تجلیل از مقام علمی وی لقب یا عنوانی اختصاص میدادند. برخی از این عنوانها مانند علامه مشترک و برخی ویژهٔ عالمانی دینی بوده و حتی برخی مانند شیخالاسلام در دوران صفویان معنی سیاسی داشتند.[۲]
در دوران معاصر، دیگر اختصاص عنوان خاص به عالمان بزرگ رایج نیست. بلکه تعدادی از همان عنوانها که به صورت اختصاصی به کار میرفته به عنوانهایی عمومی تبدیل شدهاست که عموماً متناسب با علم و سن و شان عالم استفاده میشود.
از آن جهت که این القاب جنبهٔ احترام هم دارند شاگردان و افرادی که برای بعضی از عالمان و بزرگان احترام ویژهای قائل هستند از القاب بالاتر استفاده میکنند. در حالیکه ممکن است استاد آن عالم و بزرگ دربارهٔ او از الفاظ پایینتر استفاده کند.
در عرف ایران عموماً به همهٔ روحانیان «حجتالاسلام» و «حجتالاسلام والمسلمین»، به روحانیان مجتهد و فاضل «آیتالله» به مراجع تقلید «آیتالله العظمی» میگویند.
ثقةالاسلام
این عنوان پیشتر دربارهٔ طلابی که تازه شروع به تحصیل علوم دینی کردهبودند، استفاده میشد. در یکی دو قرن اخیر، برای صاحبان مقامات بالای علمی و دینی، عنوان «آیت الله» یا «آیت اللّه العُظمی» رایج شده و عنوان ثقة الاسلام اغلب برای محصلان سطوح مقدماتی علوم دینی و نیز روحانیانی که در همان سطوح علمی قرار دارند، به کار میرود[۲][۳] البته هماکنون در ایران کاربردی ندارد.
پیشینه
در گذشته و در حدود هزار سال پیش به شخصیتهای بارز علمی و راویان ثقهٔ حدیث مانند شیخ کلینی،[۴][۵] شیخ صدوق و سایرین لقب ثقةالاسلام داده میشده و این لقب دارای بار بالایی بودهاست. همچنین در گذشته نه چندان دور لقب آخوند به علمای بسیار بارز مانند آخوند ملا محمد باقر مجلسی یا آخوند ملا محمد کاظم خراسانی داده میشد.[۶][۷]
حجتالاسلام
عکس از لباس معمول یک روحانی در حوزه علمیه
لباس معمول یک روحانی در حوزه علمیه
این عنوان امروزه بهویژه در ایران برای طلاب معمم به کار میرود. حجتالاسلاموالمسلمین کاملشدهٔ «حجتالاسلام» است و مانند آن برای طلبههای معمم استفاده میشود. البته به گونهای تخصصیتر امروزه بعضی از افراد تصور میکنند به طلابی که به مرحله درس خارج نیز رسیدهاند گفته میشود. در حالی که این لقب برای تکریم طلبهها و روحانیون سطح پایین هم به کار میرود.[۲]
برخی فقهای دیگر نیز یافتن معیار و قاعده برای این عنوان و عناوین مشابه مانند حجتالاسلام و ثقةالاسلام را بیفایده دانستهاند.[۲]
پیشینه
در گذشته امام محمد غزالی دارای این لقب بودهاست[۸] هم چنین به گفتهٔ سید حسین نصر و حمید دباشی، سید محمدباقر شفتی احتمالاً نخستین کسی است که عنوان حجتالاسلام را دریافت کردهاست. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز داده شد، ولی پس از آن بشدت از اعتبار این عنوان کاسته شد.[۹] دلیل دادن این عنوان به شفتی، نقش دوگانه او به عنوان قاضی و مفتی بود که کتابی دربارهٔ پیادهسازی دین اسلامی در زمان غیبت نوشت.[۱۰] سید محمد باقر شفتی بعدها این لقب را به شاگرد خود علامه محمد اشرفی نیز داد. به گفتهٔ مرتضی انصاری از نوادگان شیخ مرتضی انصاری، سید محمد باقر شفتی و علامه محمد اشرفی و حجتالاسلام اسدالله بروجردی ملقب به «حجتالاسلام» بودهاند. اما رفته رفته از جایگاه این لقب کاسته شد.[۱۱][۷][۱۲]
آیتالله
نوشتار اصلی: آیتالله
این عنوان به صورت تخصصی برای کسانی است که به مرتبهٔ اجتهاد (بالاترین مدرج تحصیلی در نظام آموزشی حوزه) رسیده و توانایی استنباط علوم دینی داشته و در زمینهٔ علوم دینی صاحب نظر هستند گفته میشود. البته سن روحانی نیز در استفادهٔ از آیتالله موضوعیت دارد. مثلاً مجتهدان جوان یا کسانی که تازه به میانسالی رسیدهاند را گاه همچنان با عنوان حجتالاسلام یا حجتالاسلاموالمسلمین نام میبرند. از سوی دیگر گاه به عالمانی که سالخورده و سرشناس و غیر مجتهد هستند نیز این عنوان داده میشود.
پیشینه
کاربرد تاریخی این لقب به علامه حلی فقیه سده هفتم هجری اشاره دارد و تا قرن چهاردهم این لقب تنها مختص وی بود. در این دوران سید محمدمهدی بحرالعلوم نیز از سوی برخی آیتالله خوانده شد و چند دهه بعد، از لقب آیتالله برای اشاره به فقهای دیگری چون شیخ مرتضی انصاری و میرزای شیرازی نیز استفاده شد.
مورخان مشروطه برای اشاره به برخی فقهای آن دوران همچون آخوند خراسانی نیز از لقب آیتالله استفاده کردند. پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری یزدی تعدادی از استادان این حوزه نیز به آیتالله معروف شدند.[۱۳]
آیتالله العظمی
کاربرد این عنوان امروزه برای مراجع تقلید شیعه است.[۷] این لقب به دوران پس از سید حسین طباطبایی بروجردی بازمیگردد. تا آن زمان مراجع تقلید را حجتالاسلام و حجتالاسلاموالمسلمین مینامیدند و بر روی رسالههای سید حسین طباطبایی بروجردی که نخستین رساله عملیه شمرده میشود نیز از این لقب برای او استفاده شد.[۶] آیت الله العظمی تنها به کسانی تعلق میگیرد که علاوه بر اجتهاد فقهی، مقلدان فراوانی نیز داشته باشند. به گفته سید عبدالکریم موسوی اردبیلی «آیتالله العظمی به کسی گفته میشود که علاوه بر اجتهاد، جایگاه علمی برتری دارد و در مقام افتا قرار دارد». همچنین به گفته مبشر کاشانی «اگر از مراجع تقلید باشد یا شأنیت این مقام را داشته باشد و مجتهد جامعالشرایط باشد، آیتالله العظمی گفته میشود.»[۱۱][۷] همچنین حسین مظاهری رئیس حوزه علمیه اصفهان، افراد متخصص در علوم حوزوی را آیتاللهالعظمی و افراد نیمه متخصص را آیتالله میداند.
علامه
نوشتار اصلی: علامه
علامه لقبی برای دانشمندان اسلامی است که در چندین رشته دست داشته، دارای معلومات وسیع بوده و صاحبنظر و تأثیرگذار بوده باشند. این لفظ جزء الفاظ رسمی حوزوی محسوب نمیشود؛ و حتی به همهٔ دانشمندان مسلمان با این ویژگیها نیز اطلاق نمیشود، بلکه تنها عدهای از این دانشمندان به این لقب مشهور شدهاند.[۲]
غالباً دربارهٔ استادان صاحبنظر در فلسفه و گاه فقه و حتی ادبیات و فرهنگ — که معمولاً مطالعات دینی نیز دارند — اطلاق میشود. در مطالعات دینیِ معاصر، در اغلب موارد، علامه بهتنهایی اشاره به علامه طباطبائی میباشد؛ و در گذشته در فقه معمولاً اشاره به علامه حلی است.
علامه دانش خود را از طریق استدلال کسب میکند؛ ازاینرو اکثر معروفان به «علامه»، فیلسوف نیز بودهاند. در عصر پیش از اسلام، میان اعراب، کسی را که آگاه به انساب مردمان بوده علامه میگفتند
- شنبه ۲۹ خرداد ۰۰ | ۱۷:۱۱ ۱۳۶ بازديد
- ۰ نظر